از زندگی‌های دل‌فریب تا مرگ‌های مشکوک
از زندگی‌های دل‌فریب تا مرگ‌های مشکوک
ناتالی وود: «ناتالی وود» در سال ۱۹۳۸ در سان‌فرانسیسکو  متولد شد، او بازیگری را از سال ۱۹۴۳ و با بازی در فیلم «سرزمین شاد» آغاز کرد ولی در سال ۱۹۵۵ با بازی در فیلم «شورش بی‌دلیل» در مقابل «جیمز دین» و کسب نامزدی جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن به شهرت دست یافت، پس از آن نیز برای بازی در فیلم‌های «شکوه علفزار» سال (۱۹۶۱) و «عشق با بیگانه کامل» سال (۱۹۶۳) دو بار دیگر نامزدی جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن را به‌دست آورد.
او دوران موفقیت در دهه شصت میلادی را با حضور در فیلم‌هایی مانند «باب و کارول»، «تد و آلیس» ادامه داد.
 وود در آثار تلویزیونی نیز موفق ظاهر شد و در سال ۱۹۷۹ به خاطر بازی در فیلم تلویزیونی «از اینجا تا آخرت»، برنده جایزه گلدن گلوب شد.
جنازه این بازیگر هالیوودی در ماه نوامبر سال ۱۹۸۱ در کنار قایق تفریحی‌اش پیدا شد، پلیس علت مرگ را غرق شدن بر اثر حادثه اعلام کرد اما با توجه به نزاع او با همسرش، ساعتی پیش از مرگ و کبودی‌های نمایان بر روی بدن ناتالی، گمانه زنی‌ها در این باره هیچگاه پایان نیافت.
اکنون پس از گذشت ۳۰ سال پلیس لس آنجلس می‌گوید که به شواهد و اطلاعات تازه‌ای در این باره دست یافته است.

جانی استامپاناتو: «جانی استامپاناتو»، یکی از بادگارهای هالیوود بود که در سال ۱۹۵۷ روابط غیراخلاقی خود را با «لانا ترنر»، بازیگر هالیوودی آغاز کرد که این رابطه تا آنجا پیش رفت که «استامپاناتو» چند ماه بعد سر صحنه فیلمبرداری بروی «شان کانری» اسلحه کشید و او را متهم به رابطه داشتن با «ترنر» کرد ولی با وساطت اطرافیان قائله ختم شد.
یکسال بعد «استامپاناتو» و «ترنر» به خاطر اختلافاتی که با یکدیگر داشتند، دعوایشان بالا گرفت و به زد و خود کشید و در آن میان دختر ۱۴ ساله ترنر که او نیز در چند فیلم درجه چندم هالیوودی ایفای نقش کرده بود، به خاطر دفاع از مادرش «استامپاناتو» را با ضربات چاقو مجروح و به قتل رساند.
الیزابت اسکات: «الیزابت اسکات» در سال ۱۹۴۶ دختر ۲۲ ساله زیبایی بود که با رویاهایی طلایی از بوستون به هالیوود آمد و در سال ۱۹۴۷ او تنها یک جسد بی‌جان بود.
جنازه «اسکات» چند روز پس از قتل او با شکایت همسایه‌ها از بوی تعفنی که از خانه او می‌آمد در حالیکه قطعه قطعه شده بود توسط پلیس کشف شد.
او در همان مدت کم از سوی رسانه‌ها به داشتن روابط غیراخلاقی متعدد متهم شده بود.
اگرچه هیچگاه راز قتل او کشف نشد ولی هالیوود از روی داستان زندگی‌اش فیلمی تحت عنوان «کوکب سیاه» ساخت که جنجال زیادی به پا کرد.
کارول لندیس: «لندیس» یکم ژانویه سال 1919 در آمریکا متولد شد، دوران کودکی او با فقر و تجاوزات جنسی متعدد همراه بود، او در سن 15 سالگی ازدواج کرد که تنها پس از چند ماه به دلیل رابطه با فردی جدید، از همسر خود طلاق گرفت، ولی ازدواج بعدی او نیز تنها چند سال به طول انجامید.
«لندیس» در 15 سالگی مدرسه را رها کرد و به خاطر زیبایی خدادی که داشت در چند شوی تلویزیونی مشغول به کار شد و همزمان در یک کلوب شبانه به عنوان خواننده کار می‌کرد تا آنکه سرانجام در سال 1937 توسط «ویلیام ای ولمن»، کارگردان هالیوودی برای بازی در فیلم «یک ستاره متولد می‌شود»، بازی کرد، او در این فیلم در نقش «جانت گینور» دختر جوانی بازی می‌کند که با آرزوی بازیگری به هالیوود سفر می‌‌نماید.
همزمان با به شهرت رسیدن «لندیس» شایعاتی درباره فساد اخلافی او بر سر زبان‌ها می‌افتد که باعث می‌شود تا او از آن زمان به بعد موهایش را بلوند کند و نام خود را از «فرانسیس لیلیان ماری» به «کارول لندیس» تغییر دهد.
«لندیس» در دهه 40 همچنان در چند فیلم سینمایی درخشید، البته درخشش او در عرصه سینما همزمان بود با روابط غیراخلاقی او با «داریل فرانیس زانوک»، نویسنده، کارگردان و تهیه‌کننده برنده اسکار هالیوود، زوانوک در سیستم استودیویی هالیوود در آن برهه از زمان نقش مهمی داشت.
زمانیکه «لندیس» به رابطه خود با «زانوک» خاتمه داد، دردسرهای شغلی او نیز شروع شد و درخشش وی در عرصه سینما به اتمام رسید و از آن پس او تنها در فیلم‌های درجه 2 و3 دیده شده، پس از آن او طی مدت زمان کوتاهی چند ازدواج ناموفق دیگر هم داشت، زندگی او چنان با افسردگی و شکست‌های پیاپی همراه شده بود که او در سال‌های 1944 و 1946 دوبار اقدام به خودکشی کرد، سرانجام در سال 1948 جسد وی در حالی که باردار بود در خانه‌اش یافت شد، که بعدها گفته شد که مرگ او خودکشی نبوده و به ادعای مادر و خواهرش، «کری هریسون» بازیگر مشهور هالیوود که در آنزمان با لندیس رابطه داشته، او را به قتل رسانده ولی هیچگاه اتهام او ثابت نشد.
مرلین مونرو: «مونرو» یکم ژوئن سال 1926 در لس‌آنجلس بدنیا آمد، پدرش پیش از تولد او خانواده را ترک کرده بود و مادرش در پی شکست در رابطه‌ای غیراخلاقی به دلیل مشکلات روحی راهی تیمارستان شد و «نورما جین» از همان زمان به پرورشگاه سپرده شد.
«مونرو» در سن 16 سالگی برای رهایی از زندگی در پرورشگاه، مجبور می‌شود تا با کارگر یک کارخانه ازدواج کند ولی تنها 4 سال بعد با ورود به هالیوود، از همسرش جدا می‌شود و از همان زمان نام خود را به «مرلین مونرو» تغییر می‌دهد.
او در اوج شهرت و در سن 29 سالگی با «آرتور میلر»، نمایشنامه‌نویس آمریکایی ازدواج می‌کند و از همان زمان به آیین یهودیت می‌پیوندد ولی این ازدواج نیز تنها 6 سال به طول می‌انجامد.
یک سال بعد جسد او در خانه‌اش در کالیفرنیا پیدا می‌شود، علی‌رغم آنکه مرگ او در آنزمان مصرف بیش از حد دارو‌های خواب آور اعلام شد ولی همواره این شبهه وجود داشت که او توسط خانواده کندی‌های به قتل رسیده است، گفته می‌شد که او با «جان.اف. کندی»، رییس جمهور آمریکا و برادرش «رابرت کندی» روابط غیراخلاقی داشته و تهدیدی برای موقعیت سیاسی آنها به شمار می‌رفته ولی این اتهام هیچگاه به اثبات نرسید.
جورج ریوز: «ریوز»، یکی از بزرگترین ستاره‌های تلویزیونی دهه ۵۰ و اولین بازیگر نقش سوپرمن بر صحنه سینماست. 
جنازه او در سن ۴۵ سالگی، در حالی که به پشت بروی تختخوابش افتاده بود و اسلحه‌ای در دست داشت و جای گلوله‌ای بر سر نقش بسته بود در خانه‌اش پیدا شد.
پلیس مرگ او را خودکشی تشخیص داد ولی مادر «ریوز» که روز قبل او را دیده بود و با او صحبت کرده بود، معتقد بود که پسرش به قتل رسیده است.
بعدها از روی زندگی «جورج ریوز» فیلمی تحت عنوان «سرزمین هالیوود» با بازی«بن افلک» ساخته شد.
بروس لی: یکی از مشهورترین رزمی‌کاران عصر همه زمان‌ها و بازیگر فیلم‌های رزمی بود.
«لی» که مبتلا به تومور مغزی بود،  هنگامی که قرار بود برای تمرین فیلم «بازی مرگ» برود در خانه دوستش بی‌هوش شده و به کما می‌رود و چندی بعد نیز تسلیم مرگ می‌شود.
پزشکان علت مرگ را تورم بیش از حد مغز اعلام می‌کنند که برخی علت آن را خوردن شاهدانه‌های سمی عنوان کرده که مشخص نیست چه کسی آنها را به بروس داده و عده‌ای دیگر نیز بر این اعتقاد بودند که علت مرگ آسپرین قوی است که مناسب وضعیت او نبوده و «بتی تینگچی»، بازیگر تایوانی‌الاصل به او داده است.
در هر حال مرگ «بروس لی» همچنان یکی از مرگ‌های مشکوک در عالم هالیوود است.
دیوید کارادین: جسد به دار آویخته «دیوید کارادین» بازیگری که با سریال های«کان فو» در دهه ۷۰ میلادی مشهور شد، در هتلی در بانکونک ، پایتخت تایلند پیدا شد.
مقامات تایلندی پس از چند روز مرگ او را خودکشی اعلام کردند ولی دوستان و نزدیکان «کارادین» بالاخص کسانی که روز قبل از مرگش با او دیدار کرده بودند، این امر را محال می‌دانستند، چون از نظر آنها «کارادین» فردی با انگیزه و سرشار از عشق به زندگی بود و البته همچنان راز مرگ او سر به مهر است.

نظرات شما عزیزان:

نیما

ساعت15:15---14 اسفند 1390

سلام محمد وبلاگت خیلی خوبه
اطلاعات خیلی خوبیرو به ما میده ممنون

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: